معنی فارسی enwall

A1

دیوار، سطح عمودی که معمولاً فضای داخلی یا خارجی یک ساختمان را تقسیم می‌کند.

A vertical structure that defines and sometimes protects an area.

example
معنی(example):

هنرمند دیواری را بر روی دیوار ساختمان نقاشی کرد.

مثال:

The artist painted a mural on the enwall of the building.

معنی(example):

او تصمیم گرفت از دیوار به عنوان بوم برای هنر خود استفاده کند.

مثال:

He decided to use the enwall as a canvas for his art.

معنی فارسی کلمه enwall

: معنی enwall به فارسی

دیوار، سطح عمودی که معمولاً فضای داخلی یا خارجی یک ساختمان را تقسیم می‌کند.