معنی فارسی episodical

B1

اپیزودیک به سبکی اشاره دارد که داستان‌ها به صورت مجزا و پیوسته روایت می‌شوند و معمولاً شخصیت‌ها یا رویدادهای مشابهی دارند.

Relating to a style where stories are told in separate yet cohesive segments, typically featuring recurring characters or themes.

example
معنی(example):

این نمایش یک فرمت اپیزودیک قوی با شخصیت‌های تکراری دارد.

مثال:

The show has a strong episodical format with recurring characters.

معنی(example):

فرمت‌های اپیزودیک اجازه می‌دهند که هر قسمت به تنهایی وجود داشته باشد.

مثال:

Episodical formats allow for each episode to stand alone.

معنی فارسی کلمه episodical

: معنی episodical به فارسی

اپیزودیک به سبکی اشاره دارد که داستان‌ها به صورت مجزا و پیوسته روایت می‌شوند و معمولاً شخصیت‌ها یا رویدادهای مشابهی دارند.