معنی فارسی equilibrises

B1

این واژه به معنای عمل متعادل کردن نیروها یا شرایط در یک فرآیند است.

Third person singular form of equilibrise.

example
معنی(example):

مهندس در حین آزمایش نیروها را متعادل می‌کند.

مثال:

The engineer equilibrises the forces during the test.

معنی(example):

او محلول را متعادل می‌کند تا نتایج دقیقی به دست آید.

مثال:

He equilibrises the solution to ensure accurate results.

معنی فارسی کلمه equilibrises

: معنی equilibrises به فارسی

این واژه به معنای عمل متعادل کردن نیروها یا شرایط در یک فرآیند است.