معنی فارسی equilobate
B2در علم زیستشناسی، به حالتی اشاره دارد که دو یا چند بخش، تعادل و تقارن دارند.
Having equal lobes or divisions; symmetrical.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند طراحی متعادل و جذابی با شکل متقارن ایجاد کرد.
مثال:
The artist created an equilobate design that was both symmetrical and appealing.
معنی(example):
ساختار متعادل گل، آن را موضوعی برای جذابیت برای زیستشناسان قرار داد.
مثال:
The equilobate structure of the flower made it a subject of fascination for biologists.
معنی فارسی کلمه equilobate
:
در علم زیستشناسی، به حالتی اشاره دارد که دو یا چند بخش، تعادل و تقارن دارند.