معنی فارسی equimodal
C1توزیع که چندین مد (اوج) دارد و در آن فراوانی دادهها در نقاط مختلف متعادل است.
Having multiple modes or peaks in a set of data.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دادهها به صورت متعادل یافت شد، با دو اوج در توزیع.
مثال:
The dataset was found to be equimodal, with two peaks in the distribution.
معنی(example):
توزیعهای متعادل میتوانند تحلیل آماری را پیچیده کنند.
مثال:
Equimodal distributions can complicate statistical analysis.
معنی فارسی کلمه equimodal
:
توزیع که چندین مد (اوج) دارد و در آن فراوانی دادهها در نقاط مختلف متعادل است.