معنی فارسی errantness

B2

حالت یا ویژگی نادرست بودن، غلط یا اشتباه.

Errantness is the quality or state of being errant; deviation from the accepted norm.

example
معنی(example):

نادرستی رفتار او توسط همه مورد توجه قرار گرفت.

مثال:

The errantness of his behavior was noted by everyone.

معنی(example):

نادرستی او در قضاوت به تصمیمات ضعیفی منجر شد.

مثال:

Her errantness in judgment led to poor decisions.

معنی فارسی کلمه errantness

: معنی errantness به فارسی

حالت یا ویژگی نادرست بودن، غلط یا اشتباه.