معنی فارسی errantry
C1سفرهای نادرست، به ویژه در جستجوی ماجراجویی و غلبه بر چالشها.
Errantry refers to a wandering or adventurous journey, often associated with knights.
- NOUN
example
معنی(example):
سفرهای نادرست در میان شوالیهها در دوران قرون وسطی رایج بود.
مثال:
Errantry was common among knights in the medieval times.
معنی(example):
زندگی نادرست او موجب شد تا به ماجراجوییهای بیشماری برود.
مثال:
His life of errantry took him on countless adventures.
معنی فارسی کلمه errantry
:
سفرهای نادرست، به ویژه در جستجوی ماجراجویی و غلبه بر چالشها.