معنی فارسی eruptional

B2

انفجاری، به فعالیت‌های انفجاری آتشفشان‌ها و تاثیرات آنها اشاره دارد.

Eruptional pertains to explosive activities associated with volcanoes and their effects.

example
معنی(example):

فعالیت انفجاری می‌تواند به تغییرات زمین‌شناسی قابل توجهی منجر شود.

مثال:

Eruptional activity can lead to significant geological changes.

معنی(example):

فاز انفجاری آتشفشان توسط زمین‌شناسان مورد مطالعه قرار گرفت.

مثال:

The eruptional phase of the volcano was studied by geologists.

معنی فارسی کلمه eruptional

: معنی eruptional به فارسی

انفجاری، به فعالیت‌های انفجاری آتشفشان‌ها و تاثیرات آنها اشاره دارد.