معنی فارسی evanished
B1ناپدید شده، به معنای ناپدید شدن به طوری که دیگر نتوان آن را یافت.
Disappeared suddenly and completely.
- verb
verb
معنی(verb):
To vanish.
example
معنی(example):
گنج بدون هیچ نشانهای ناپدید شده است.
مثال:
The treasure has vanished without a trace.
معنی(example):
آنها منطقه را جستوجو کردند اما رد پاها ناپدید شده بودند.
مثال:
They searched the area but the footprints had vanished.
معنی فارسی کلمه evanished
:
ناپدید شده، به معنای ناپدید شدن به طوری که دیگر نتوان آن را یافت.