معنی فارسی evanishing

B1

فرایند ناپدید شدن، به معنای از بین رفتن یا محو شدن تدریجی.

The process of disappearing or becoming invisible.

verb
معنی(verb):

To vanish.

example
معنی(example):

مه در حال ناپدید شدن است زیرا خورشید بالا می‌آید.

مثال:

The mist is evanishing as the sun rises.

معنی(example):

او ابرهای در حال ناپدید شدن را که به آرامی آسمان را روشن می‌کنند، تماشا کرد.

مثال:

She watched the evanishing clouds slowly clearing the sky.

معنی فارسی کلمه evanishing

: معنی evanishing به فارسی

فرایند ناپدید شدن، به معنای از بین رفتن یا محو شدن تدریجی.