معنی فارسی evanishes

B1

ناپدید شدن به طور ناگهانی یا به طریقی نامشخص.

To disappear suddenly and completely.

verb
معنی(verb):

To vanish.

example
معنی(example):

دستیار شعبده‌باز ناگهان از صحنه ناپدید می‌شود.

مثال:

The magician's assistant suddenly vanishes from the stage.

معنی(example):

تمام نشانه‌های این رویداد به نظر می‌رسد در نور صبح ناپدید می‌شوند.

مثال:

All traces of the event seem to vanish in the morning light.

معنی فارسی کلمه evanishes

: معنی evanishes به فارسی

ناپدید شدن به طور ناگهانی یا به طریقی نامشخص.