معنی فارسی evase
B1فرآیند تبخیر یا از بین رفتن یک ماده گازی.
To vaporize; to evaporate.
- VERB
example
معنی(example):
سطح آب شروع به تبخیر کرد.
مثال:
The surface of the water began to evase.
معنی(example):
حرارت باعث شد یخ به آرامی تبخیر شود.
مثال:
The heat caused the ice to evase slowly.
معنی فارسی کلمه evase
:
فرآیند تبخیر یا از بین رفتن یک ماده گازی.