معنی فارسی evasional

B2

اجتنابی، به رفتارها یا روش‌هایی که سعی در فرار از واقعیت دارند اشاره دارد.

Relating to avoiding or escaping something.

example
معنی(example):

تاکتیک‌های اجتنابی او همه را گیج کرد.

مثال:

His evasional tactics confused everyone.

معنی(example):

او در طول مناظره از استراتژی‌های اجتنابی استفاده کرد.

مثال:

She used evasional strategies during the debate.

معنی فارسی کلمه evasional

: معنی evasional به فارسی

اجتنابی، به رفتارها یا روش‌هایی که سعی در فرار از واقعیت دارند اشاره دارد.