معنی فارسی every one
A2به معنای هر یک از افرادی یا موارد خاص، بر روی فردیت تمرکز دارد.
Refers to each member of a designated group or set.
- pronoun
pronoun
معنی(pronoun):
Every person.
example
معنی(example):
هر یک از کوکیها توسط کودکان خورده شد.
مثال:
Every one of the cookies was eaten by the children.
معنی(example):
من بر روی هر یک از گیاهانم در باغ نگاه کردم.
مثال:
I checked on every one of my plants in the garden.
معنی فارسی کلمه every one
:
به معنای هر یک از افرادی یا موارد خاص، بر روی فردیت تمرکز دارد.