معنی فارسی evited

B1

فرار کردن از مواجهه با یک سوال یا موضوع خاص، معمولاً به دلایلی مانند ناراحتی یا عدم تمایل.

To have avoided or omitted addressing a specific question or subject.

verb
معنی(verb):

To avoid.

example
معنی(example):

او در طول مصاحبه به سوال پاسخ نداد.

مثال:

He evited the question during the interview.

معنی(example):

آنها به‌طور کامل از ذکر موضوع خودداری کردند.

مثال:

They evited mentioning the topic entirely.

معنی فارسی کلمه evited

: معنی evited به فارسی

فرار کردن از مواجهه با یک سوال یا موضوع خاص، معمولاً به دلایلی مانند ناراحتی یا عدم تمایل.