معنی فارسی evocated
B1فراخوانده شده، به معنای اینکه احساسی یا خاطرهای به وجود آمده.
Called forth or summoned, especially in relation to feelings or memories.
- VERB
example
معنی(example):
سخنرانی او شور و شوق زیادی را فراخوانی کرد.
مثال:
His speech evoked great enthusiasm.
معنی(example):
فیلم خاطراتی از دوران کودکیاش را فراخوانی کرد.
مثال:
The film evoked memories from her childhood.
معنی فارسی کلمه evocated
:
فراخوانده شده، به معنای اینکه احساسی یا خاطرهای به وجود آمده.