معنی فارسی evocatively
B1به طور فراخوانیکننده، استفاده از کلمات یا تصاویر برای ایجاد احساسات عمیق.
In a manner that brings strong images, memories, or feelings to mind.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز فراخوانیکنندهای درباره سفرهایش صحبت کرد.
مثال:
She spoke evocatively about her travels.
معنی(example):
این کتاب به طرز فراخوانیکنندهای نوشته شده و تخیل خواننده را جذب میکند.
مثال:
The book is written evocatively, capturing the reader's imagination.
معنی فارسی کلمه evocatively
:
به طور فراخوانیکننده، استفاده از کلمات یا تصاویر برای ایجاد احساسات عمیق.