معنی فارسی evokes

B2

ایجاد یا برانگیختن احساسات، تصورات یا یادآوری‌هایی که به نحوی ارتباطی با موضوع خاص دارند.

To bring a feeling, memory, or image into mind.

verb
معنی(verb):

To call out; to draw out or bring forth.

معنی(verb):

To cause the manifestation of something (emotion, picture, etc.) in someone's mind or imagination.

مثال:

Being here evokes long forgotten memories.

معنی(verb):

To elicit a response.

example
معنی(example):

این شعر احساسات قوی را برمی‌انگیزد.

مثال:

The poem evokes strong emotions.

معنی(example):

عطر گل‌ها خاطرات تابستان را برمی‌انگیزد.

مثال:

The scent of the flowers evokes memories of summer.

معنی فارسی کلمه evokes

: معنی evokes به فارسی

ایجاد یا برانگیختن احساسات، تصورات یا یادآوری‌هایی که به نحوی ارتباطی با موضوع خاص دارند.