معنی فارسی excavationist

B2

حرفه‌ای که در زمینه حفاری و باستان‌شناسی کار می‌کند و اشیای باستانی را از زیر زمین استخراج می‌کند.

A person who excavates, especially as a profession; often refers to an archaeologist.

example
معنی(example):

یک حفار محل را برای خرابه‌های باستانی حفاری کرد.

مثال:

An excavationist excavated the site for ancient ruins.

معنی(example):

حفار لایه‌های خاک را با دقت بررسی کرد.

مثال:

The excavationist studied the layers of soil carefully.

معنی فارسی کلمه excavationist

: معنی excavationist به فارسی

حرفه‌ای که در زمینه حفاری و باستان‌شناسی کار می‌کند و اشیای باستانی را از زیر زمین استخراج می‌کند.