معنی فارسی excogitation
B1فرایند تفکر عمیق یا تحلیل به منظور تولید ایدهها.
The act of thinking deeply or pondering.
- NOUN
example
معنی(example):
تأمل او به یک کشف نوآورانه منجر شد.
مثال:
Her excogitation led to a groundbreaking discovery.
معنی(example):
تأمل ایدههای جدید میتواند نوآوری را به جلو ببرد.
مثال:
The excogitation of new ideas can drive innovation.
معنی فارسی کلمه excogitation
:
فرایند تفکر عمیق یا تحلیل به منظور تولید ایدهها.