معنی فارسی excogitative
B1مربوط به تفکر عمیق، تفکر و تحلیل به صورت نظاممند.
Relating to or involving deep or careful thought.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد تاملی او توسط تیم مورد توجه قرار گرفت.
مثال:
His excogitative approach was appreciated by the team.
معنی(example):
بینشهای تحلیلی میتوانند مهارتهای حل مسئله را بهبود بخشند.
مثال:
Excogitative insights can enhance problem-solving skills.
معنی فارسی کلمه excogitative
:
مربوط به تفکر عمیق، تفکر و تحلیل به صورت نظاممند.