معنی فارسی excurse

B1

سفر کردن یا بازدید کردن از مکان‌ها به طور موقت.

To make a brief journey or trip.

example
معنی(example):

راهنما از مکان‌های تاریخی بازدید خواهد کرد.

مثال:

The guide will excurse through the historical sites.

معنی(example):

ما می‌توانیم بعد از ناهار به موزه برویم.

مثال:

We can excurse to the museum after lunch.

معنی فارسی کلمه excurse

: معنی excurse به فارسی

سفر کردن یا بازدید کردن از مکان‌ها به طور موقت.