معنی فارسی exembryonate
C1عمل خارج کردن از جنینی، به فرآیند حذف ویژگیهای جنینی در مراحل اولیه توسعه اشاره دارد.
To remove or separate from an embryonic state; a term used in biological contexts.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمندان روی روشهایی برای خارج کردن جنینها از حالت جنینی برای تحقیق کار میکنند.
مثال:
Scientists work on methods to exembryonate embryos for research.
معنی(example):
فرآیند خارج کردن جنینها میتواند در مطالعات بیولوژی توسعهای کمک کند.
مثال:
The process to exembryonate can help in developmental biology studies.
معنی فارسی کلمه exembryonate
:
عمل خارج کردن از جنینی، به فرآیند حذف ویژگیهای جنینی در مراحل اولیه توسعه اشاره دارد.