معنی فارسی exfiltration

B2

استخراج، فرایند برداشت و خارج کردن اطلاعات یا افراد از یک مکان مخصوصاً در شرایط خطرناک.

The act of removing oneself or something from a location, especially covertly.

example
معنی(example):

استخراج داده‌ها به‌طور نامحسوس انجام شد.

مثال:

The exfiltration of the data was done discreetly.

معنی(example):

تیم برنامه‌ریزی کرد تا پرسنل را از منطقه خصمانه خارج کند.

مثال:

The team planned the exfiltration of personnel from the hostile area.

معنی فارسی کلمه exfiltration

: معنی exfiltration به فارسی

استخراج، فرایند برداشت و خارج کردن اطلاعات یا افراد از یک مکان مخصوصاً در شرایط خطرناک.