معنی فارسی exhaustlessness
B2ویژگی نداشتن خستگی یا پایان، با انرژی باقی ماندن.
The state or quality of being exhaustless; tirelessness.
- NOUN
example
معنی(example):
بیپایانی او همتیمیهایش را شگفتزده کرد.
مثال:
Her exhaustlessness amazed her teammates.
معنی(example):
بیپایانی انگیزه او الهامبخش بود.
مثال:
The exhaustlessness of his motivation was inspiring.
معنی فارسی کلمه exhaustlessness
:
ویژگی نداشتن خستگی یا پایان، با انرژی باقی ماندن.