معنی فارسی existible

B2

قابل وجود، به معنی اینکه چیزی می‌تواند وجود داشته باشد یا وجود پیدا کند.

Capable of existing or being present.

example
معنی(example):

این ماده فقط در شرایط خاص قابل وجود است.

مثال:

This substance is existible only under specific conditions.

معنی(example):

برخی نظریه‌ها پیشنهاد می‌کنند که اشکال دیگری از حیات ممکن است در محیط‌های مختلف قابل وجود باشد.

مثال:

Some theories suggest that other forms of life may be existible in different environments.

معنی فارسی کلمه existible

: معنی existible به فارسی

قابل وجود، به معنی اینکه چیزی می‌تواند وجود داشته باشد یا وجود پیدا کند.