معنی فارسی exorbitation

B1

بالا رفتن یا افزایش قیمت‌ها به طرز غیرمنصفانه.

The act of increasing prices to an unreasonable or excessive level.

example
معنی(example):

افزایش هزینه‌های اجاره به طرز غیرمعمولی بسیاری را به یافتن مسکن جایگزین وا داشت.

مثال:

The exorbitation of rental costs led many to find alternative housing.

معنی(example):

افزایش غیرمنطقی هزینه‌های شهریه منجر به اعتراضات در بین دانشجویان شد.

مثال:

The exorbitation of tuition fees sparked protests among students.

معنی فارسی کلمه exorbitation

: معنی exorbitation به فارسی

بالا رفتن یا افزایش قیمت‌ها به طرز غیرمنصفانه.