معنی فارسی exorcizement
B1عمل یا فرآیند جنگیری که به همراه فعالیتهای مربوط به فراری دادن ارواح بد صورت میگیرد.
The process of performing an exorcism.
- NOUN
example
معنی(example):
عمل جنگیری برای بازگرداندن آرامش به جامعه لازم بود.
مثال:
The exorcizement was necessary to restore peace in the community.
معنی(example):
متخصصان در مورد روشهای جنگیری به تفصیل بحث کردند.
مثال:
The experts discussed the exorcizement methods in detail.
معنی فارسی کلمه exorcizement
:
عمل یا فرآیند جنگیری که به همراه فعالیتهای مربوط به فراری دادن ارواح بد صورت میگیرد.