معنی فارسی exorcization
B2عمل خارج کردن شیاطین یا ارواح خبیثه از یک فضای فیزیکی یا شخص.
The act of expelling demons or evil spirits from a person or place.
- NOUN
example
معنی(example):
شیاطین در روح یک خانه پس از جابجا شدن انرژی منفی از خانه خارج شدند.
مثال:
The exorcization of the house removed the negative energy.
معنی(example):
کشیش یک عمل جنگیری انجام داد تا به خانوادهای که در عذاب بودند کمک کند.
مثال:
The priest performed an exorcization to help the troubled family.
معنی فارسی کلمه exorcization
:
عمل خارج کردن شیاطین یا ارواح خبیثه از یک فضای فیزیکی یا شخص.