معنی فارسی exorcizer
B1شخصی که وظیفه جنگیری را بر عهده دارد.
A person who performs an exorcism.
- NOUN
example
معنی(example):
جنگیر به محل آمد تا به فرد دچار مشکل کمک کند.
مثال:
The exorcizer arrived to help the afflicted individual.
معنی(example):
یک جنگیر باتجربه میداند چگونه با شرایط دشوار برخورد کند.
مثال:
An experienced exorcizer knows how to handle difficult situations.
معنی فارسی کلمه exorcizer
:
شخصی که وظیفه جنگیری را بر عهده دارد.