معنی فارسی expandible
B1قابل گسترش، به معنای این که میتوان آن را افزایش داد یا وسعتش را زیاد کرد.
Able to be expanded; designed to increase in size or capacity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این طراحی گسترشپذیر به کاربران اجازه میدهد ویژگیهای بیشتری اضافه کنند.
مثال:
This expandible design allows users to add more features.
معنی(example):
مبلمان گسترشپذیر است و آن را برای فضاهای بزرگتر مناسب میسازد.
مثال:
The furniture is expandible, making it suitable for larger spaces.
معنی فارسی کلمه expandible
:
قابل گسترش، به معنای این که میتوان آن را افزایش داد یا وسعتش را زیاد کرد.