معنی فارسی expectedly
B1به طور قابل انتظار، به معنای آنکه نتیجه یا رویدادی مطابق با پیشبینیها اتفاق میافتد.
In a manner that is anticipated or predictable.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در زمان مقرر ملاقات، به طور قابل انتظار آمد.
مثال:
She arrived, expectedly, at the meeting time.
معنی(example):
این پروژه، به طور قابل انتظار، زودتر از موعد مقرر به پایان رسید.
مثال:
The project was, expectedly, finished ahead of schedule.
معنی فارسی کلمه expectedly
:
به طور قابل انتظار، به معنای آنکه نتیجه یا رویدادی مطابق با پیشبینیها اتفاق میافتد.