معنی فارسی expectedness
B2قابل پیشبینی بودن، حالت یا خاصیتی که نشاندهنده انتظار برای وقوع یک اتفاق خاص است.
The quality of being anticipated or foretold.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل انتظار بودن نتیجه برایشان برنامهریزی را آسانتر کرد.
مثال:
The expectedness of the outcome made it easier for them to plan.
معنی(example):
قابل پیشبینی بودن او در این نقش مورد تأیید همه قرار گرفت.
مثال:
His expectedness in this role was acknowledged by everyone.
معنی فارسی کلمه expectedness
:
قابل پیشبینی بودن، حالت یا خاصیتی که نشاندهنده انتظار برای وقوع یک اتفاق خاص است.