معنی فارسی experimenter effect
C1اثر آزمایشگر، تأثیری که شخصیت و رفتار آزمایشگر بر نتایج پژوهش دارد.
A cognitive bias that occurs when a researcher's expectations influence the participants in an experiment.
- NOUN
example
معنی(example):
اثر آزمایشگر می‌تواند نتایج را تحت تأثیر قرار دهد اگر کنترل نشود.
مثال:
The experimenter effect can influence the results if not controlled.
معنی(example):
پژوهشگران باید اثر آزمایشگر را به حداقل برسانند تا نتایج دقیقی حاصل شود.
مثال:
Researchers need to minimize the experimenter effect to ensure accurate outcomes.
معنی فارسی کلمه experimenter effect
:
اثر آزمایشگر، تأثیری که شخصیت و رفتار آزمایشگر بر نتایج پژوهش دارد.
