معنی فارسی expiscatory

B1

مربوط به فرآیند استخراج اطلاعات یا جزئیات.

Relating to the process of extracting information or details.

example
معنی(example):

روش‌های استخراجی او به کشف حقیقت کمک کرد.

مثال:

Her expiscatory methods helped uncover the truth.

معنی(example):

تکنیک‌های استخراجی در تحقیقات دقیق ضروری هستند.

مثال:

Expiscatory techniques are essential in thorough research.

معنی فارسی کلمه expiscatory

: معنی expiscatory به فارسی

مربوط به فرآیند استخراج اطلاعات یا جزئیات.