معنی فارسی explait
B2به وضوح بیان شده، اصطلاحاتی که بهطور کاملاً مشخص و بدون ابهام ارائه شدهاند.
Clearly expressed or stated; made explicit.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در سند قانونی، شرایط به وضوح بیان شده بودند.
مثال:
In the legal document, the terms were explait for clarity.
معنی(example):
بیان واضح به جلوگیری از سو برداشتها کمک کرد.
مثال:
The explait wording helped avoid misunderstandings.
معنی فارسی کلمه explait
:
به وضوح بیان شده، اصطلاحاتی که بهطور کاملاً مشخص و بدون ابهام ارائه شدهاند.