معنی فارسی expressure
B1طریقۀ بیان، شیوهای که فرد احساسات یا تفکرات خود را با استفاده از بدن و بیان منتقل میکند.
The manner or style in which one expresses their emotions or thoughts.
- NOUN
example
معنی(example):
صحت قدمهای او حین صحبت کردن شور او را منتقل میکرد.
مثال:
Her expressure while speaking conveyed her passion.
معنی(example):
بیان در صدای او نشان داد که او بسیار هیجانزده است.
مثال:
The expressure in his voice showed that he was very excited.
معنی فارسی کلمه expressure
:
طریقۀ بیان، شیوهای که فرد احساسات یا تفکرات خود را با استفاده از بدن و بیان منتقل میکند.