معنی فارسی exprobate

B1

نکوهش کردن، فراخواندن یا سرزنش کردن به خاطر رفتارهای نادرست.

To express disapproval or to reprimand for wrongdoing.

example
معنی(example):

معلم به خاطر اشتباهات دانش‌آموزان آن‌ها را نکوهش نکرد.

مثال:

The teacher did not exprobrate the students for their mistakes.

معنی(example):

هدف او نکوهش کردن نبود، بلکه حمایت از تیمش بود.

مثال:

His goal was not to exprobate, but to support his team.

معنی فارسی کلمه exprobate

: معنی exprobate به فارسی

نکوهش کردن، فراخواندن یا سرزنش کردن به خاطر رفتارهای نادرست.