معنی فارسی exprimable

B1

قابل بیان، اشاره به این مطلب که یک فکر یا احساس می‌تواند به روشی واضح و دقیق ابراز شود.

Capable of being expressed or articulated.

example
معنی(example):

افکار او در چند کلمه قابل بیان بودند.

مثال:

His thoughts were exprimable in a few words.

معنی(example):

احساسات می‌توانند از طریق حرکات ساده بیان شوند.

مثال:

Feelings can be exprimable through simple gestures.

معنی فارسی کلمه exprimable

: معنی exprimable به فارسی

قابل بیان، اشاره به این مطلب که یک فکر یا احساس می‌تواند به روشی واضح و دقیق ابراز شود.