معنی فارسی expulse
B2به معنای طرد کردن یا بیرون انداختن کسی از یک مکان یا گروه است.
To force someone to leave a place or organization.
- VERB
example
معنی(example):
معلم تصمیم به طرد دانشآموز مزاحم گرفت.
مثال:
The teacher decided to expulse the disruptive student.
معنی(example):
آنها ممکن است کسی را به خاطر نقض قوانین طرد کنند.
مثال:
They may expulse someone for breaking the rules.
معنی فارسی کلمه expulse
:
به معنای طرد کردن یا بیرون انداختن کسی از یک مکان یا گروه است.