معنی فارسی expulser
B1فرد یا چیزی که عمل طرد کردن را انجام میدهد.
One who expels or forces others to leave.
- NOUN
example
معنی(example):
طردکننده برنامه قوانین سختگیرانهای را حفظ کرد.
مثال:
The expulser of the program maintained strict rules.
معنی(example):
یک طردکننده در سازمانهایی که انضباط سختی دارند معمولاً لازم است.
مثال:
An expulser is often needed in organizations with strict discipline.
معنی فارسی کلمه expulser
:
فرد یا چیزی که عمل طرد کردن را انجام میدهد.