معنی فارسی exteriorization
B1عملی که در آن احساسات یا افکار به صورت خارجی بیان میشوند.
The act of expressing or revealing emotions and thoughts outwardly.
- NOUN
example
معنی(example):
بیرون آوردن احساسات میتواند درمانی باشد.
مثال:
The exteriorization of emotions can be therapeutic.
معنی(example):
از طریق بیرون آوردن، او تسکین از استرس خود یافت.
مثال:
Through exteriorization, she found relief from her stress.
معنی فارسی کلمه exteriorization
:
عملی که در آن احساسات یا افکار به صورت خارجی بیان میشوند.