معنی فارسی exteriorly
B1از نظر ظاهر و نمای خارجی، به طوری که به شکل و رنگ و ویژگیهای بیرونی اشاره دارد.
In a manner relating to the outside or outer appearance.
- ADVERB
example
معنی(example):
ساختمان از نظر ظاهری زیبا به نظر میرسد.
مثال:
The building looks beautiful exteriorly.
معنی(example):
او از نظر ظاهری ماشین را برای هرگونه خط و خش بررسی کرد.
مثال:
She examined the car exteriorly for any scratches.
معنی فارسی کلمه exteriorly
:
از نظر ظاهر و نمای خارجی، به طوری که به شکل و رنگ و ویژگیهای بیرونی اشاره دارد.