معنی فارسی externize

B1

بیرونی‌سازی کردن، عملی که در آن یک فرآیند یا وظیفه به یک منبع خارجی منتقل می‌شود.

To make something external or to assign certain tasks to external entities.

example
معنی(example):

ما باید فعالیت‌های خود را بیرونی‌سازی کنیم تا هزینه‌ها را بهینه کنیم.

مثال:

We need to externize our operations to optimize costs.

معنی(example):

آنها قصد دارند برخی از وظایف را بیرونی‌سازی کنند تا کارایی را بهبود بخشند.

مثال:

They plan to externize certain functions to improve efficiency.

معنی فارسی کلمه externize

: معنی externize به فارسی

بیرونی‌سازی کردن، عملی که در آن یک فرآیند یا وظیفه به یک منبع خارجی منتقل می‌شود.