معنی فارسی externum

B2

بیرونی بودن، لایه یا ساختار خارجی که وظیفه محافظت کردن از داخل را دارد.

The external part or layer of something, particularly in biological contexts.

example
معنی(example):

لایه بیرونی از قسمت‌های داخلی محافظت می‌کند.

مثال:

The externum layer protects the internal parts.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، بیرونی بودن برای حفاظت اساسی است.

مثال:

In biology, the externum is crucial for protection.

معنی فارسی کلمه externum

: معنی externum به فارسی

بیرونی بودن، لایه یا ساختار خارجی که وظیفه محافظت کردن از داخل را دارد.