معنی فارسی exteroceptist
C1بیرونیگیر، کسی که در زمینه احساسات و محرکهای محیطی تحقیق میکند.
A person who studies or focuses on external sensory stimuli.
- NOUN
example
معنی(example):
یک بیرونیگیر به مطالعه محرکهای خارجی میپردازد.
مثال:
An exteroceptist studies external stimuli.
معنی(example):
بیرونیگیرها نقش کلیدی در درک پردازش حسی ایفا میکنند.
مثال:
Exteroceptists play a key role in understanding sensory processing.
معنی فارسی کلمه exteroceptist
:
بیرونیگیر، کسی که در زمینه احساسات و محرکهای محیطی تحقیق میکند.