معنی فارسی exterous
B1چابک، نشاندهندهی توانایی و مهارت در انجام کارها با دستها یا بدن.
Skillful and dexterous; able to move quickly and easily.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در حرکاتش در طول رقص بسیار چابک بود.
مثال:
She was very exterous in her movements during the dance.
معنی(example):
دستهای چابک او میتوانند مجسمههای زیبایی بسازند.
مثال:
His exterous hands can create beautiful sculptures.
معنی فارسی کلمه exterous
:
چابک، نشاندهندهی توانایی و مهارت در انجام کارها با دستها یا بدن.