معنی فارسی extincteur
B2ابزاری برای خاموش کردن آتش، معمولاً حاوی مایعات شیمیایی است.
A device used to extinguish fires, typically containing a chemical agent.
- NOUN
example
معنی(example):
آتشنشانیها، یا اگستینکتور، به طور منظم چک میشدند.
مثال:
The fire extinguishers, or extincteurs, were checked regularly.
معنی(example):
مطمئن شوید که هر اگستینکتور در صورت آتشسوزی به راحتی قابل دسترس است.
مثال:
Make sure every extincteur is easily accessible in case of fire.
معنی فارسی کلمه extincteur
:
ابزاری برای خاموش کردن آتش، معمولاً حاوی مایعات شیمیایی است.