معنی فارسی extirpative
B2استیصالی، مربوط به حذف یا نابود کردن یک گونه یا چیز.
Relating to the act of rooting out or eliminating.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اقدامات استیصالی که توسط مدیریت پارک انجام شد بحثانگیز بود.
مثال:
The extirpative measures taken by the park management were controversial.
معنی(example):
اقدامات استیصالی گاهی میتوانند منجر به عواقب ناخواسته شوند.
مثال:
Extirpative actions can sometimes lead to unintended consequences.
معنی فارسی کلمه extirpative
:
استیصالی، مربوط به حذف یا نابود کردن یک گونه یا چیز.