معنی فارسی extirpator

B1

استیصال‌کننده، فرد یا ابزاری که وظیفه حذف یا نابودی چیزی را دارد.

One who roots out or eliminates something.

example
معنی(example):

استیصال‌کننده با دقت کار کرد تا گیاهان مهاجم را از منطقه حذف کند.

مثال:

The extirpator worked diligently to remove the invasive plants from the area.

معنی(example):

یک استیصال‌کننده نقش حیاتی در بازسازی محیط زیست دارد.

مثال:

An extirpator plays a vital role in environmental restoration.

معنی فارسی کلمه extirpator

: معنی extirpator به فارسی

استیصال‌کننده، فرد یا ابزاری که وظیفه حذف یا نابودی چیزی را دارد.